به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اعتماد؛ جشنواره بینالمللی تئاتر کودک و نوجوان حالا گام بر پله بیست و چهارم گذاشته و به نظر میرسد از روزگار کشمکش برپایی در این یا آن استان گذشته است. روزگاری که مسوولان اصفهانی علاقه داشتند جشنواره تئاتر را هم مثل جشنواره فیلم در این استان برگزار کنند، اما در نهایت این رویداد مهم سهم همدان شد. به گفته دستاندرکاران جشنواره مسوولان همدانی در بخشهای مختلف علاقه زیادی به برپایی این رویداد نشان میدهند و همواره همکاری میکنند ولی ماجرا اینجا است که بعد از چند دوره برگزاری جشنواره موفق شده در زمینه افزایش زیرساختها در سطح شهر الزامی به وجود بیاورد؟ آیا شاهد اجرای برنامهریزی شده و دقیق نمایشهای کودک و نوجوان در طول سال هستیم؟ اصولا برپایی این رویداد چه دستاوردی برای برگزیدگانش داشته است؟ تئاتر کودک و نوجوان از منظر این افراد امروز در چه جایگاهی ایستاده و از چه کاستیهایی رنج میبرد و دانشگاه در این میان چه نقشی ایفا میکند؟ در این باره نظر سه تن از هنرمندان و چهرههای فعال عرصه تئاتر کودک و نوجوان را جویا شدهایم که در ادامه میآید.
امیر مشهدی عباس از سال ٧٧ در جشنواره بینالمللی کودک و نوجوان همدان حضور جدی دارد، او به نکتهای اشاره میکند که بد نیست به عنوان یک راهبرد در برنامههای جاری دبیرخانه قرار بگیرد.
گرچه از پیشنهاد خود با عنوان «انتقاد جدی هنرمندان شرکت کننده در جشنواره» یاد میکند: «در تمام سالهای حضورم در جشنواره یکی از انتقادهای ما این بوده که چرا وقتی نمایشی عنوان برگزیده را کسب میکند، مسوولان امکانی برای اجرای عمومی نمایش در استانهای مختلف کشور فراهم نمیکنند؟ درحالی که یک نمایش برگزیده میتواند در قامت الگو در معرض دید هنرمندان و فعالان تئاتر کودک و نوجوان شهرهای مختلف کشور قرار بگیرد.»
چشم بر آیندهسازان کشور بستهایم
نکتهای که در اظهارنظر فریبا دلیری، یکی دیگر از شرکتکنندگان ادوار مختلف جشنواره کودک و نوجوان همدان نیز به چشم میخورد، لزوم توجه به بحث آموزش در زمینه تئاتر کودک و نوجوان آن هم در شرایطی که نهادهای دانشگاهی ایران توجه چندانی به این مبحث ندارند بود. دلیری نیز مثل دیگر همکارانش از تئاتر کودک و نوجوان به عنوان یک حوزه تخصصی یاد میکند و میافزاید: «هنرمندی که قصد کار برای این گروه سنی را دارد باید شناخت دقیق از روحیات کودکان و نوجوانان داشته و حتما مطالعه جدی روانشناسی داشته باشد. در مرحله بعد وارد مباحث اجرایی و کارگردانی نمایش میشویم و تمام این موارد در شرایطی است که دانشگاه به هیچوجه اهمیتی برای تدریس این رشته قایل نیست. چطور امکان دارد از آموزش دانشگاهی و علمی تئاتری که با آیندهسازان یک کشور ارتباط دارد چشمپوشی کنیم؟» حامد زحمتکش، یکی از کارگردانان شناخته شده تئاتر عروسکی که سالها از شرکتکنندگان ثابت جشنواره کودک و نوجوان اصفهان و بعدها همدان بوده بر همین مساله انگشت تاکید میگذارد: «٦ سال قبل یک همایش تخصصی در دانشگاه تهران برگزار کردیم که در جریان آن چهرههای شناخته شده تئاتر کودک و نوجوان عموما از دانشآموختگان دانشکده هنرهای دراماتیک کنار هم جمع شدند تا مسوولان را مجاب کنند، این رشته آموزشی در دانشگاه تهران فعال شود. چون اصولا از رشته تحصیلی تئاتر کودک و نوجوان خبری نیست و این خلأ به وجود آمده ضربه زیادی به جریان تئاتر وارد کرده است.»
این هنرمند ادامه میدهد: «حالا سالها از آن زمان گذشته و ما همچنان در همان نقطه صفر به سر میبریم، در حالی که اگر دانشگاه فعال شده بود، اتفاقهای خوبی میافتاد و امروز برای خانوادههایی که میپرسند فرزند نوجوان ما کجا تئاتر آموزش ببیند؟ پاسخی مناسب داشتیم.»
اظهارات این سه هنرمند تا اینجا نشان میدهد که نهاد دانشگاه تا امروز در زمینه فراهم کردن زمینههای آموزش صحیح و تخصصی تئاتر کودک و نوجوان کوتاهی داشته و چنانچه از ظواهر برمیآید این روند با گذشت بیش از سه دهه از انقلاب همچنان ادامه دارد. اما نکته اینجا است که با وجود شرایط مورد اشاره چطور شاهد برگزاری جشنوارهای بینالمللی با عنوان «کودک و نوجوان همدان» هستیم و آیا برپایی این جشنواره میتواند بخشی از خلأ به وجود آمده در زمینه آموزش و ارایه الگوهای جدید را جبران کند؟
فریبا دلیری در همین رابطه به دغدغههای قشر نوجوان و تابوهای فرهنگی اشاره میکند و میگوید: «بعضا مسائلی وجود دارد که امکان صحبت دربارهشان وجود ندارد. اما از یاد نبریم به این ترتیب ما قشر مهم و پرجمعیتی از مخاطبان و نسل آینده کشور را کنار گذاشتهایم. بررسی وضعیت تماشاگران نیز نشان میدهد بسیاری از خانوادهها امروز فرزندان خود را به سالن تئاتر نمیآورند. » این کارگردان و مدرس دانشگاه از فقدان متن متناسب، فاصله آثار و گروهها از دغدغه امروز نوجوانان در کنار فقدان حمایت مالی به عنوان دلایل نزول این جریان یاد میکند. او ادامه میدهد: «این درست که جشنواره با کاستیها و مشکلاتی مواجه است، اما بیایید در نظر بگیریم همین یک امکان هم وجود نداشته باشد. به این ترتیب آیا گروهها و هنرمندان تئاتر کودک و نوجوان امکان آشنایی با تواناییهای یکدیگر را به دست میآورند؟ گرچه تداخل در زمانبندی جدول اجراها یا مساله اسکان گروهها بعضا موجب میشود چندان نتوانند به تماشای آثار یکدیگر بنشینند. »
استراتژی جشنواره کودک و نوجوان چیست؟
امیر مشهدی عباس نیز به همین نقصان اشاره میکند اما در ادامه مسائلی را برمیشمارد که جدیتر به نظر میرسند. او بیان میکند: «دبیری جشنواره باید برعهده افراد متخصص باشد چون دبیری جشنواره فقط یک عنوان نیست اما هر دوره برای انتخاب دبیر سال بعد دچار مشکل هستیم. این نخستین مشکل جشنواره است. از سوی دیگر برگزاری هدفمند جشنواره اهمیت زیادی دارد اما میتوان گفت شاهد چنین روندی نیستیم. جشنواره کودک و نوجوان همدان همچنان در زمینه داوری معیار مشخصی ندارد و طور کل فکر میکنم برگزاریاش بیشتر برای ارایه آمار و بیلان کار اتفاق میافتد. »
مشکلات ناشی از کاستیهای مالی چه در زمینه تولید آثار در طول سال یا در زمینه برگزاری جشنواره همدان نکته دیگری است که از سوی بیشتر هنرمندان و فعالان تئاتر کودک و نوجوان به آن اشاره میشود. به عنوان نمونه در حالی که جشنواره فیلم کودک و نوجوان اصفهان در بخش جوایز و تقدیر از برگزیدگان مبالغ هنگفتی - از جمله خودرو- در نظر میگیرد، برگزیدگان جشنواره کودک و نوجوان همدان اصولا چنین حمایتی را حتی تصور هم نمیکنند. مشهدی عباس در این باره میگوید: «جشنوارههای تئاتری همیشه از نظر اسکان گروهها با مشکل مواجه هستند و ما امیدواریم حداقل درایت کنند و شرایطی به وجود بیاورند که گروهها بتوانند از کارهای یکدیگر آموزش ببینند و با تجربههای هم آشنا شوند. ارایه خدمات به مردم و تماشاگران جشنواره یکی دیگر از مسائلی است که به دلیل کمبودهای بودجهای با نقصان مواجه میشود، در حالی که هر جشنواره بینالمللی در دنیا چنین رویکردی را از جمله وظایف خود میداند.»
بودجه بخش فرهنگ به کانادا رفته است
حامد زحمتکش در همین زمینه بیان میکند: «میدانید چرا وقتی کار به هنر میرسد پولی وجود ندارد؟ چون افرادی خیلی پیش از ما هنرمندان با اختلاسهای آنچنانی پولها را با خود به کانادا و دیگر کشورها بردهاند.» این هنرمند معتقد است گرچه ٢٤ دوره از برگزاری جشنواره همدان میگذرد ولی ظاهرا این رویداد همچنان در «دوران گذار» بهسر میبرد. زحمتکش این موضوع را اینگونه توضیح میدهد: «هر سال بخش مهمی از زمان مدیران صرف این موضوع میشود که دبیر دوره آینده چه فردی باشد. البته از یاد نبریم جشنواره ٦ دوره از ٢٤ دوره برگزاریاش تعطیل بوده و بین اصفهان و همدان کشمکش وجود داشته است. بنابراین دورانی را هم به سهمخواهی سپری کرده و با توجه به جمیع جهات به نظر نمیرسد جشنواره کار خاصی از پیش ببرد و شاید همین که بتواند به راه خود ادامه دهد اتفاق مهمی را رقم زده است.»
او نیز با اشاره به کاستیهای مالی که گریبان فعالیتها در تمام زمینههای هنری را گرفته، میافزاید: «جشنواره هم بودجه چندانی در اختیار ندارد و به عنوان نمونه تصور کنید گاهی برای زمان و روزهای اسکان اعضای گروههای حاضر در جشنواره محدودیت قایل میشود. یعنی دورههایی بوده که تعدادی از اعضای گروه اسکان داده شدند ولی ما ناچار شدیم برای بعضی دیگر دنبال محل اقامت بگردیم. بنابراین تا وقتی درگیر چنین مسائلی هستیم از جشنواره چه کاری برمیآید؟»
حامد زحمتکش در ادامه به یک نکته تاملبرانگیز اشاره میکند. او میگوید: «در مقایسه با سالهای گذشته از انگیزههای یک نسل از کارگردانها برای حضور در جشنواره کاسته شده است. حداقل اینطور نیست که نمایشی را به قصد حضور در جشنواره کار کنیم. درحالی که زمانی اگر من در جشنواره نمایشی نداشتم حتما برای دیدن نمایشها و آشنا شدن با تجربههای جدید به همدان سفر میکردم. اما امروز دیگر چنین انگیزهای وجود ندارد.»
این هنرمند میافزاید: «الان دبیرخانه جشنواره دایمی است ولی شما بگویید در طول سال چه اتفاقی را رقم میزند؟ آیا نمیتوانست یک نشریه تخصصی خارجی مثل نشریه داخلی اسیتج را به فارسی ترجمه کند که ما با دستاوردهای جدید آشنا شویم. مگر تعداد کارگردانهای کودک و نوجوان چقدر است؟ حقیقتا فکر میکنم برنامه عدهای در طول سال این است که چطور به هنرمندان فشار بیاورند تا جشنواره تعطیل شود.»
نظر شما